ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
زندگی ام را زمستانی کردی
سوزناک، غم آلود و سرد
رفتی و با صدای قدم هایت
زندگی را از من ربودی
من بی تو چه باید بکنم؟
در این دنیای آکنده از
آز و حسد... ؟
تا بودی پناه من بودی
حالا دیگر آغوش
و نفس های من سرد است
مارال کناررودی
هنوز
به زمین حسد میورزم
که تو را نرم در آغوش گرفته است
و در چین و شکن عکسهایت
سرگشته و حیرانم
چه کسی جز من
چه چیزی جز عشق
خالی کرده بود گونههایت را
از بادۀ جوانی، پدر؟
فریبا نوری
تازه فهمیدم دور گشتن ز تو دلم بی قراری می کند
گریه ام گر نرفته تا به عرش با تو شادابی می کند
گر از چشمم لخته لخته خون می ریزد از پی دوری تو
دانم با تو بودن سرا پا غرق درد عیب پوشانی میکند
دیدم چشمِ نگاهم خورده می گیرد با حض دوست داشتنی
از نبرد عقل و عشق چه گویم مِی ننوشم نا ثوابی می کند
چون در امتداد کوچه ها همه با هم و بگشتن هاج و واج
باورت شدهمچو از برگشته گان چطور دل نکته یابی می کند
گفتم بگذار بار دگر تا نگاه ات از دست نرفته ببینم تورا
ترسم در دل بماند آرزویی که ز پیش دل ستانی می کند
منوچهر فتیان پور
آنجا که آدمِ روزگار
اسیرِ یک نگاه است
هابیل را وعدهی آتش میدهند.
و آنگاه که حوّای زمانه
دربندِ یک تارِ موست
قابیل را مژدهی حوری میدهند.
و من دیگر
نه از هابیلم نه از قابیلم.
نه از آدم نه از حوایم.
بهشتت را نمیخواهم امروز
زانکه جهنمت زیرِ پای من است فردا.
عبدالمجید حیاتی
شبانه از باغ عبور کرد
تا زلف پریشان بنفشه
قامت خمیده گزنه
و سینهی گلگون شقایق را
به گور دیده نسپارد.
وحیدى شیرازى
جنگ جهانی است
اینکه
باشی یا نباشی
یکبار
من هستم
تو نیستی
آن زمان
که تو هستی
من دیگر
از دست
رفته ام
محمد رضا راستین مرام