دستان تورا نباید گرفت

دستان تورا
نباید گرفت
خط به خط باید خواند
وبه تقدیرِعشق

پیوند خورد..



((نیلوفر ثانی))

یک جزیره ی بی نشان

ناگهان موجی رسید
نمیدانم ازکجا
به ساحلی انداخت مرا
من ماندم و
یک جزیره ی بی نشان
و انتظاری برای رسیدن ِقایق نجات ..

نیلوفرثانی

دستم را که میگیری

دستم را که میگیری

آرامشی دارم

از جنس دیوانگی ،،،



لیلا مقربی

تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم

تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم

همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم

دل برده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگردر این قمار نباید زیان دهم

یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم

فاضل نظری

من خوشحالم که خودم هستم

من خوشحالم که خودم هستم
زیرا شبیه تو نیستم
تو هم خوشحال باش که خودت هستی
چون اصلا شبیه من نیستی
برای همین است که می توانیم با هم دوست باشیم
و چه خوب دوستی دوتا آدم مثل ما
که اصلا شبیه هم نیستند
اما همدیگر رو دوست دارند...




شل سیلور استاین

دکترشریعتی:

دکترشریعتی:
آنان که ما را به جرم دوستی با جنس مخالف...
از آتش جهنم میترسانند...
خودشان به امید حوریان بهشتی...
نماز میخوانند...

به تو می ‌نگرم

شراب از کام تو می ‌ریزد
و عشق از چشم رخنه می ‌کند
هر آنچه باید باور کنیم همین است
پیش از آن‌ که پیر شویم و جان دهیم
پیکم را بلند می ‌کنم
به تو می ‌نگرم
و آهی می ‌کشم

« شاعر : ویلیام باتلرییتس

و از بین تمام روسری هایت

و از بین تمام روسری هایت

بــــــاد را

بیشتر از همه دوست دارم..

به موهایت می آید..


حمید جدیدی