یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو نیستی که ببینی

‌تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو
در عمق لحظه‌ها جاریست


فریدون_مشیری‌

مثل نسیم بهار

مثل نسیم بهار
مثل شکوفه های صورتی سیب
مثل نم نم باران
صبح یکروز پاییزی
یا برفهای نشسته
بروی کاج همسایه
همینقدر لطیف وزیبا می آیند ..


محو تماشا که شدی
لبخند که باریدی و
گونه هایت که سرخ شد

آرام آرام میروند
مثل پرستوی کنج ایوان
آنگاه تو می مانی و
لانه ی متروک ....

می دانی
آدمها را می گویم ....
آدمها
زود تمام میشوند ....

شهره_عابد

و من آنقدر تو را دوست می دارم

و من
آنقدر تو را دوست می دارم
که نمی دانم کدام کلمه
سرآغازِ آفرینشِ آدمی ست.
فقط می دانم دنیا خوب است
دنیا
از هر فاصله که هست،
هست...!
و فهم دارد،
و فرصتِ شفاست.

دنیا
ما را به دنیا آورده است
تا ما هر کدام
دنیای خود را داشته باشیم،
و من
شب ها
به دنیا فکر می کنم
و به آدمی،و به درد،و به شفا.

و شفا
راه ها دارد دور،
و دنیا
منزل ها دارد نزدیک،
و ما نزدیک به همین دورهای نامعلوم زاده می شویم
و ما دور از همین نزدیک های آشنا می میریم.

درد دارم باز امشبِ هر سپیده دم
از اولِ نور
تا آخرینِ این همه بی شفا
پس کی...!؟


سید علی صالحی

همین که تو بیایی و

مهم نیست ترامپ بیاید و

جنگ جهانی سوم راه بیافتد

یا خانم کلینتون بیاید و

برجام بی فرجام نماند

همین که تو بیایی و

جای من در قلبت به سرانجام رسد

دیگر نگران هیچ بی سرانجامی نیستم...

میم ر

یاری ‌ام کن

یاری ‌ام کن 

تا در آیم از خموشی‌ام؛ 

به سوی بلاغت تن ‌ات.

برایم بنویس ... همه چیز را برایم بنویس...

برایم بنویس...


((عدنان الصائغ))

ترجمه:  صالح بوعذار