ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
از دلم
صدای باران می آید
چیزی در من
تو را گریه می کند
چشم های همیشهٔ عشق !
پرویز صادقی
وقتی عشق
دلش برایت ضعف می رود
ماه با دیدنت
غش می کند
و در بوی خوشت
خارها گل می کنند
چگونه می شود
عاشقت نشد
عاشقت نماند
و عاشقت نمرد ؟!
پرویز صادقی
با کفش های دلتنگی
دلم شبگرد کوچه های انتظارست
که پشت پنجره ای شاید
لبخند تو نشسته باشد
و آفتاب گم شده اش
از چشمان شرقی ات
بر سایه ها بتابد
و آرزوهای پژمرده اش را
به گُل بنشاند
این عشق طولانی ست
پرویز صادقی
با صدای پای خیالت
رؤیاها در من
به پرواز می آیند
و زمینُ زمانم را
از تو پر می کنند
پرویز صادقی
احساس من به تو
تمامی ندارد
بی هیچ وقفه ای
تو را با حروف درشت
خواهم سرود
در دفتر دلی که
هزارُ یک اَبَد صفحه دارد
پرویز صادقی
دلم
مطیع امرچشم های تو ست
کافی ست رخصت دهند
تا در سراسر عشق
یک تن فاصله
زنده نگذارد
پرویز صادقی
کمی از تو
برای عشق کافی ست
که در من
تمامِ تو
جا نمی شود
پرویز صادقی