یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من که هر وقت عجله‌ای در کار بود

من که هر وقت عجله‌ای در کار بود
کلید را در جیبم پیدا نمی‌کردم،
طبیعی بود اگر جمله‌ی "دوستت دارم" را

به موقع در دهانم پیدا نکنم.
تو مثل تمام معشوقه‌های دنیا
دیرت شده بود و باید می‌رفتی،
رفتی،
و من بعد از رفتنت بارها گفتم دوستت دارم،
بارها و بارها ...
مثل دیوانه‌ای که رو به خیابان ایستاده،
و کلید را مدام در قفلی می‌چرخانَد که نیست...



کیانوش خان محمدی

مادر بزرگ!

مادر بزرگ!
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبز را که در کودکی،بسته بودی به بازوی من

حسین پناهی

پرسیدن ندارد

پرسیدن ندارد
فریاد زنها را می توانید از رنگ رژهایشان بشنوید ؛
آنها که لب هایشان
بی وقفه جیغ می کشد
تنها ترینند ...

شهره_عابد

حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه

در واقع یکی از دلایل عوضی بودن این دنیا این است که

 آدم‌هاش «هر غلطی» واقعا و به معنای حقیقی کلمه «هر غلطی» که خواسته‌اند کرده‌اند ...!

شرط می‌بندم اگر غلطی هست که نکرده باشند

 به خاطر دل‌سوزی و شرافت و این جور چیزا نبوده.‌ لابد نتوانسته‌اند بکنند !

این چیزی نیست که من تازه کشفش کرده باشم.

هزاران سال است که هر کس ذره‌ای شعور داشته باشد این را فهمیده ...