ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
سالها بعد از یاد میروی؛
یا که پیش ازین از خاطرمان رفته بودی؟
یا در این لحظه؟ چه تفاوتی؟
رفتی و همه ناپیدا میدانیم: که ناپدیدیِ تو میماند،
در خاطرمان، که خود دیری نمیپاید.
علیرضا منفرد
ما دل شکستگانیم دور از دیار و جانان
باز آی که تازه گردد دیدار آشنا را
ستاره نیست نمایان در آسمان سینه
شاید قحط باشد در این زمان وفا را
بر موج غم نشسته در بحر نامرادی
منت به ما خدا را گرداندز سر قضا را
آتش پدید زهجران ،سوزاند کعبه دل
رنگ رخان بشکست بازار کهربا را
یارا عنایتی کن از فرقتت رهانم
شام سیاه ما هم بامدادشود هوا را
حافظ تفالت گوی تقدیر بیقراران
بر گیرد از دل اندوه وغصه ها را
عبدالمجید پرهیز کار
تو نوری در وجودم امیدی
تو خورشیدی به زندگیم تاییدی
تو عشقی روحی ای جانم فدای قدمت
افتخار میکنم از هر گفته کلمت
ای که قلم به دستم دادی
مرابه دنیای علم فرستادی
میبوسم تورا ای معلم عزیزم
با سلام با وجودم دوستت دارم یک کلام
زهرا عابدی
او را دیدم و گفتمش چرا حیرانی.
از چیست تو را این همه سرگردانی.
گفت در پی آن نیمه ی جانی هستم.
آنکس که دلم ربوده است نیمه شبی پنهانی.
امین غلامی
امشبم میگرید این چشمم
برای آتش عشقم
برای شوق پروازم
برای شور احساسم
دلی پر کینه را پندار
چگونه عطف می یابد
چگونه بر دلی عریان
کمی زار است ، نمی خوابد
روژان کردستانی
و تنها این انسان است
که گاه زیر چتر سکوت مردد
است
خیس از سکوت می شود
پایش بر دوراهی موهوم آینده می اندیشد
انسان بودن کمی دشوار است
گاهی رخ دادن حادثه ای او را سخت مایوس می کند
گاهی شاد
و گاهی بی تفاوت
حتی وقتی خبر مرگ شمع در شهر می پیچد
این انسان است که نمی داند
به پروانه تبریک بگوید
و یا تسلیت ...
مریم جلالوند