یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

نقاش هستم!

نقاش هستم!
نقشِ دل را می کشم
آسمانش آفتابی ,گاه ابری می کشم
سبزه زارانِ گلها را می کشم
من درون آسمانش گاه باران می کشم
آفتابش را ملایم می کشم
در هوایش نوبهاران می کشم
نغمه هایِ نوبهاری بین گلهایِ بهاری می کشم
نقش دل را با رنگ هایِ شادمانی می کشم
عشق را درمیانِ سبزه زاران می کشم
زیبایی هایِ خدایم می کشم
غافر بر دل نقشِ عشق را می کشد


مهدی میرزاپور

عطر پیراهنت را به گل ها بسپار

عطر پیراهنت را
به گل ها بسپار
و آوازت را به پرندگان
آنگاه عاشقانه
با من پرواز کن


منوچهر پورزرین

جاده در قاب چشمانم بی انتهاست

جاده در قاب چشمانم بی انتهاست
وقتی انتظار آمدنت
ذره ذره می کند خیال با تو بودن را....

اعظم حسنی

ماندنت چه بوی رفتن می دهد

ماندنت
چه بوی رفتن می دهد
اما . . .
امادستان من
دیگر رغبتی
برای گرفتن دامنت ندارد
وبرزبانم
جرئت پرسیدن
بسکه نگاه گریزانت
ازنگاه مغلوب من
پناه می برد
بر قاب پنجره ای که
نقش بسته کوره راهی
در کادر شیشه ای آن
هرگزالتماست نمی کنم
می دانم که
پشت سرت را نیز
برنخواهی گشت
اما . . .
اما . . .
اما دیگر هیچ


رحیم فخوری

دیشب دویدم تا سحر با حسّ و حالِ شاپرک

دیشب دویدم تا سحر با حسّ و حالِ شاپرک
در باغِ رویایِ خودم دنبالِ بالِ شاپرک

او رفت و من دنبالِ او در لابلایِ بوته ها
من بودم و تنها فقط با قیل و قالِ شاپرک

کودک اگر باشی جهانت باغِ رویا می شود
کلّ جهانت می شود فکر و خیالِ شاپرک

آرام اگر آرامشی خواهی تو هم چون کودکان
بنگر جهانت را گهی با شور و حالِ شاپرک


علی پیرانی شال