یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

گل به گل، سنگ به سنگ این دشت،

گل به گل، سنگ به سنگ این دشت،
یادگاران تواند.
رفته‌ای اینک و هر سبزه و سنگ،
در تمام در و دشت،
سوگواران تواند.
در دلم آرزوی آمدنت می‌میرد
رفته‌ای اینک، اما آیا
باز برمی‌گردی؟
چه تمنای محالی دارم
خنده‌ام می‌گیرد...

"حمید مصدق"

دلم برای انارها تنگ است

دلم برای انارها تنگ است

برای دانه‌های‌ سرخ و سفید

یاقوت‌های‌ عاشق

منتظرم تا برگ‌ها زرد شوند

تا انارها سرخ شوند

و پاییز بیاید و همه ی عاشق شوند

پاییز بیاید و دلتنگی من شاید

با همه ی‌ برگ‌های‌ خزان زده

کم کم بریزد

مجید مصطفوی

می‌گه: یه چای دیگه بریزم؟

می‌گه: یه چای دیگه بریزم؟
می‌گم: چای نمی‌خوام، بیا بیشین. پاییز خیلی یادت می‌کنم.

حجت سوری

به پرندگان بگو

به پرندگان بگو

شاخه هایت را فراموش نکنند.

پاییز

آخرین حرفِ درخت نیست

اشعار پاییزی از شاعران مشهور | اشعار پاییزی از شاملو و اخوان ثالث

حالِ خرابِ حضرتِ پاییز، مالِ من

حالِ خرابِ حضرتِ پاییز، مالِ من
شأنِ نزولِ سوره باران به نامِ تو
گاهی بهار و گاه خزان، فصلِ شاعریست
این را بزن به نامِ دلم، آن به نامِ تو
تنها نه من به «مهرِ» تو، «آذر» به جان شدم
دلتنگیِ دقایقِ «آبان» به نامِ تو


"علیرضا رنجبر"

عاقبت پیشروی در خاک ها گلآلودم می کرد

عاقبت پیشروی در خاک ها گلآلودم می کرد

با هزار دست طلایی چاه می کندم

و آب که می توانست و نمی توانست مقدس باشد

قطره قطره بر من

معلوم می شد

(آنا شکرالهی)