یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بهشت وجدانن بغل توست ...

بهشت
وجدانن بغل توست ...
روزی که آرزوی دنیا
به کام تو
قیامت کند...


محمد کریم زاده نیستانک

شب جزئی از زندگی ماه ...

شب
جزئی از زندگی ماه ...
اگر حسادت مان
به روز نشود


محمد کریم زاده نیستانک

اغتشاشم جان نمی گرفت ...

اغتشاشم
جان نمی گرفت ...

فتنه ی تو بود

محمد کریم زاده نیستانک

در حیرتم کبوتر دل جلد بام کیست؟!

در حیرتم کبوتر دل جلد بام کیست؟!
این صید کورِ وحشیِ سرگشته رام  کیست؟!

هرگز دمی به وفق مرادم نگشت چرخ
با من بگو که عیش حقیقی به کام کیست؟!


شاه دلم گدای شما بوده سالها
چشمان رهنمای تو اینک امام کیست؟!

سهم‌‌من‌ از چراغ دو چشم تو ظلمت است
حالا چراغ چشم تو خورشید شام کیست؟!

پا در رکاب یاد تو بودم تمام عمر
مهتاب من!حواس تو در التزام کیست؟!

دل را سند زدیم به دستان داغتان
شش دانگ قلب سنگ شما پس به نام کیست؟!

مخمور جاودانی شهد غم توایم
ساقی بگو شراب غمت سهم جام کیست؟!


زهرا_وهاب

رنگ چشمان ترا بهانه ای خواهم ساخت

رنگ چشمان ترا بهانه ای خواهم ساخت
با خاطره هات ترانه ای خواهم ساخت
ای که برده ای زدل شادی و لبخند مرا
در کنج دلم, غمکده ای خواهم  ساخت

برای زیباترین یادگار از عشق ماندگار
با گلهای وحشی‌تاج سری خواهم ساخت
اکنون با همه ی خاطره های شیرینت
بر لب ساحل غم, ‌کلبه دلتنگی خواهم ساخت
گرچه تلخ است غم دوری و هجرانت
با شهدعسل, شیرین سرایی خواهم ساخت
تمنای جلوه ی جانان در دلم  هست هنوز
برای عشق پاکم کاخی بلند خواهم ساخت

عسل ناظمی

باز امشب یاد تو در میزند

باز امشب یاد تو در میزند
گوشه تنهاییم سر میزند

یاد کردم من ز عمر طی شده
مو چو دندان گشت وای م کی شده

در شباب زندگانی نارفیق
با منش هرگز نیامد بر طریق

اه عمرم گشت بیهوده هدر
چشمها بیهوده عمری شد به در

نا به جان و استخوانم نیست هیچ
پس به پایم دهر نا میزان مپیچ

دیدم اندر اینه سیمای خویش
وایِ من نشناختم این پیر ریش

خواهش من چیست از این زندگی
پیش قلب خود فقط شرمندگی


کام هرگز من نمی دیدم ز دهر
یا اجل سهمم بریز از جام زهر

یاد تو دیگر دوای درد نیست
کهنه زخمی بود همراهم بزیست


یاد تو اینک فقط رنج آوریست
کام شیرینت به کام دیگریست

دیدمت ای کاش بودی مال من
کاش آگه بودی از احوال من

دیدمت دیگر ز چشمم خواب رفت
قامت آماد من هم اب رفت

احمد صحرایی