یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

لُکنت فقط از کارماندنِ زبان نیست

لُکنت
فقط از کارماندنِ زبان نیست
چشم ها هم گاهی
روی یک چهره
گیر می کنند...


#رسول_ادهمی

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی

چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تـ♥ـو بود

چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی


مـ♡ـنم که جورو جفا دیدم و وفا کردم

تـ♥ـوئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

بیا که با همه نامهربانیت ای ماه

خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی

بیا که چشم تـ♥ـو تا شرم و ناز دارد کس

نپرسد از تـ♥ـو که این ماجرا چرا کردی

مـ♡ـنت به یک نگه آهوانه می بخشم

هر آنچه ای ختنی خط مـ♡ـن خطا کردی

اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود

بیا که کار جهان بر مراد ما کردی

هزار درد فرستادیم به جان لیکن

چو آمدی همه آن دردها دوا کردی

کلید گنج غزلهای شهریار تـ♥ـوئی


بیا که پادشه ملک دل گدا کردیℳ

شهریار

آغوش تو بهار است ؛

آغوش تو بهار است ؛
سبز می کند
طبیعتِ تنم را
گُل می دهد گونه ام وقتی
می پیچد پیچکِ دست هایت دورِ تنم...


مینا_آقازاده

از کسانی که همه چیز را محاسبه می کنند بترس

از کسانی که
همه چیز را
محاسبه می کنند بترس
و هرگز قلبت را
در اختیار آنها نگذار
آنها حساب عشقی که
نثار تو می کنند را نیز دارند
و روزی آن را با تو
تسویه می کنند.


"آنا گاوالدا"

ما زن ها خالق فعل برعکسیم

ما زن ها خالق فعل برعکسیم

نیا

نمان

برو

و

دوستت ندارم ...



سارا فراهانی

دو فنجان دلخوشی باران به روی میز آورده

دو فنجان دلخوشی باران به روی میز آورده
سه تارِ دلنشینِ نم نمِ یکریز آورده

به پا کن لشکری را از سیاهی های موهایت
که انگاری سپاهی مملو از تجهیز آورده

تماشا کن خیابان را ‌, سکوتِ روزگاران را
که کنسرتِ کلاغان را سرِ جالیز آورده


تمامِ کوچه برگ است و هیاهوی تگرگ است و
قلم موی خدا نقشی خیال انگیز آورده

به روی موجِ خوشبختی جهان در اوجِ خوشبختی
نسیمی دلگشا با خاکِ حاصلخیز آورده

عجب زیباییِ دنجی ,طلایی زرد و نارنجی
دوباره برگه ی تقویممان پائیــز آورده


مهین خادمی

«فردا»

ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود،
تا زمانی که کودک بی‌سوادی بودیم و با این واژه آشنایی نداشتیم،
خوب زندگی میکردیم...
تمامی احساساتمان،
غم و شادیمان و هرچه داشتیم را همین امروز خرج میکردیم.
انگار فهمیده‌تر بودیم، چون همیشه می‌ترسیدیم شاید فردا نباشد.
از وقتی «فردا» را یاد گرفتیم،
همه چیز را گذاشتیم برای فردا ... !
از داشته‌های امروز لذت نبردیم و گذاشتیم برای روز مبادا ...
شاید باید اینگونه «فردا» را معنی کنیم....

«فردا»
روزیست که داشته‌های امروزت را نداری!