یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من بگذرم اگر تو بمانی

من بگذرم اگر تو بمانی

از ماندن تو می گذرم

تو در گذشتن من بنشین

تا از خیال بگذرم

                   ای یال

ای خیال بر شانه های من!

(یدالله رویایی)

صبح که از راه می رسد

صبح که از راه می رسد
نقابم را به چهره میزنم
میخندم و می‌خوانم و میرقصم
و شب هنگام
به وقت خاموشی خورشید
باز خودم می شوم
بالش تنهایی ام را به آغوش میکشم
و سخت به حال دلم میگریم
دلی که بعد از تو
دیگر برای من
دل نمیشود...

ساغر روحانی فر

مرا به چای بنشان

‌مرا به چای بنشان
که بهانه‌ای باشد
برای چند استکان تو را دیدن

مریم_قهرمانلو

به سکوت خو می گرفت

به سکوت خو می گرفت
و آن قدر بی حضور شده بود
که همه فراموشش کرده بودند
انگار به دنیا آمده بود که تنها باشد


عباس معروفی

عشق من به تو اگر پرنده بود...

‌‌عشق من به تو
اگر پرنده بود...
نه چکاوک
نه کبوتران جلد
و نه حتی مرغان مهاجر
که می روند و باز می گردند

عشق من به تو
گنجشکی تنهاست!
که در زمستان چشم هایت
پشتِ پنجره ای برف آلود و سرد
دست هایت را
همچنان نظاره‌گر است.


حمید_جدیدی

ورق زدی مرا

ورق زدی مرا
و در صفحه خالی
دلم
با خطی خوش
نوشتم
دوستت دارم
و کتاب دلم را
گشودی
در آغازین صفحه‌اش
با خطی خوش
حک شده بود
"برای تو"

مهرداد درگاهی