یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بیا از آن خانواده هایش باشیم


از همان ها که بغل دارند ، روزانه
دوستت دارم دارند ، لحظه ای
شعر می‌خوانند ، کرور کرور

محبوبِ من
بیا از آن خانواده هایش باشیم
که خوشبختی تا در و همسایه هاشان نفوذ کرده
و هر روز صبح بیدار می‌شوند
به قصدِ دوست داشتن
به قصدِ عشق ... :)

#مریم_قهرمانلو

دفتـر شعرم را که میگشایم

دفتـر شعرم را که میگشایم
مُشتی از تـو
بیرون میریزد...
هوا به تو آغشته میشود!
و میترسم که نکند
یک شهـر عاشقت بشود...
آهای..
دردانـه ی برگ برگِ نوشته ها
از تـو گفتن
چه عالـمی دارد...

#مریم_قهرمانلو

همیشه فکرم مشغول این بود که

همیشه فکرم مشغول این بود که
چرا آدم های جدید برایمان حکم نوبرانه را دارند.
حس میکنیم اگر رابطه ی خاص برقرار نکنیم عقب میمانیم.
در برابر آدم های جدید مهربانیم، مودبیم، متمدنیم، شوخی میکنیم.
اما خانواده مان ما را یک آدم بد خلقِ نچسب میدانند!
همیشه برای تازه ها خودِ بهترمانیم
در حالی که کهنه تر ها هوایمان را بیشتر دارند...
مریم قهرمانلو

یک روز من هم به جای دوست داشتن

یک روز
من هم به جای دوست داشتن
دوست داشته میشوم !
کاش آن وقت هم
پای تـو در میان باشد ...


مریم_قهرمانلو

مرا به چای بنشان

‌مرا به چای بنشان
که بهانه‌ای باشد
برای چند استکان تو را دیدن

مریم_قهرمانلو

دنیای تاریکی به تَن دارم !

دنیای تاریکی به تَن دارم !

پس مانده های درد یعنی من

رفتی و پای رفتنت ماندم

با هرچه دارم

مرد

یعنی من...

از تعارُف های ماندن بگذریم

از
تعارُف های
ماندن بگذریم

بوی رفتن میدهد پیراهن اش ...

مریم قهرمانلو

می‌دوم سمتِ جهـانی که تـــویی...

‌می‌دوم سمتِ جهـانی
که تـــویی...