یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آمدم, تا سر آن کوه , که پیدا کنم ات ....

آمدم, تا سر آن کوه , که پیدا کنم ات ....
با کمی شعر و غزل , سخت مهیا کنم ات
آمدم تازه کنم....خاطره های خفه را
با کمی اشک ...کمی ناله....چو دریا کنم ات
آمدم تا که برویم چو گلی در دستت
با همین رایحه ...دیوانه و شیدا کنم ات
آمدم..تا تو صدایم بزنی ...من خاموش
با همین شیوه ....دمی سخت تماشا کنم ات
ولی افسوس ...که دیر آمده ام ...تو رفتی
با چه افسانه دگر...باشم و پیدا کنم ات

نرجس نقابی

دریا ناآرام

دریا ناآرام
آسمان طوفانی
درختان بی برگ و بار
پرندگان بی لانه
این همه آشوب
اما زمین مشغول ‌ کار خود
همینطور می چرخید و شاید هم بی صدا می خندید
یعنی این آشفتگی را نمی دید
یعنی سرو صداها آزارش نمی داد
وای به روزگاری که آسمان ناامید و گوش زمین کر شود


فریبا صادقی

آسمان ابری بود برفها میبارید

آسمان ابری بود برفها میبارید
روی برگ درختان
زمهریر و برف کوچاند مرغابی را
آسمان ابری بود...
پدرم پارو در دست فکر فردا میکرد
که چه باید بکند

بچه ها پشت پنجره‌ها فکر بازی بودند
فکر آدم برفی
فکر تونلهای پر ز شادی هاشان
برفها میبارید...


مهدی قمری

بالاخره یک روز کمرنگ و بی رمق میشود

بالاخره یک روز کمرنگ و بی رمق میشود
این همه احساس سردو بی روحت
ومن درنهایت بهت و حیرت مچاله خواهم کر د غرور
پوسیده شده ات را وآویزش خواهم کرد ازتمام پنجره های مشرف به کوچه های بن بست
تا دیگرراه گریزی برایت نماند
هراسم نیست
چراکه پایان غرورتوپایان انزوای احساس وحشی منحصر به قلب من خواهد بود.


لعیا قیاثی

دست هایم را به پاییز داده ام

دست هایم را
به پاییز داده ام
تو را
دوباره بیافریند


فاضله هاشمی

آنقدر سرگرم

آنقدر سرگرم
دوست داشتنت شده ام
که بجای بوسیدنت
مینوشمت
و بجای در آغوش کشیدنت
در تو حل میشوم
از من خُرده نگیر
اگر این چنین
مست و گیجم...


نازنین نوریان