یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره
موسیقی سکوت شب و بوی سیب
یک قطعه شعر ناب
و کمی پنجره…



" قیصر امین پور "

آدمهایی هستند که خیلی “وجود” دارند.

آدمهایی هستند که خیلی “وجود” دارند.
نمی گویم خوبند یا بد، چگالی ِ وجودشان بالاست.
اصلا یک «امضا» هستند برای خودشان!
افکار، حرف زدن، رفتار و هر جزئی از وجودشان امضادار است.
اینها به شدت «خودشان» هستند.
یعنی تا خودشان نباشند اینطور خاص و امضادار نمی شوند که!
در یک کلمه، «شارپ» هستند و یادت نمی رود «هستن» هایشان را،
بس که حضورشان پر رنگ است و غالبا هم خواستنی.
رد پا حک می کنند اینها روی دل و جانت،
بس که بَلدند “باشند” …
این آدمها را هر وقت به تورت خورد، باید قدر بدانی …
دنیا پر از آن دیگریهای بی امضایی است،
که شیب منحنی حضورشان، همیشه ثابت است !

قیصر امین پور

گفتم که کاری به کار عشق ندارم!

نه!
کاری به کار عشق ندارم!
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می کند...


پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...

گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!

قیصر امین پور

عشق

از تمام رمز و راز های عشق
جز همین سه حرف ساده
جز همین سه حرف ساده ی میان تهی
چیز دیگری سرم نمی شود
من سرم نمی شود
ولی...
راستی
دلم
که می شود!


قیصر امین پور

تویی که در سفر عشق

تویی
که در سفر عشق
خط پایانی...

قیصرامین‌پور

دوست تَر از آنکه بگویم چقدر..

دوست ترت دارم از هر چه دوست ای تو به من؛ از خودِ من خویش تر!
دوست تَر از آنکه بگویم چقدر..
بیشتر از
بیشتر از
بیشتر...

قیصر_امین‌پور

بیچاره ی دچار تو را چاره جز تو چیست ؟

بیچاره ی دچار تو را چاره جز تو چیست ؟

چون مرگ ، ناگزیری و تدبیر تو محال 


ای عشق ، ای سرشت من ، ای سرنوشت من ! 

تقدیر من غم تو و تغییر تو محال


قیصر امین پور

گلبو!

گلبو!
باران
با بوی بوسه‌های تو می‌بارد
با بوی خیس یاس
با بوی بوته‌های شب‌بو
بابونه و بنفشه ومریم٬
محبوبه‌های شب...

گلبو!
گلخانهٔ جهان خالی است
لبریز بوی نام تو باد!
باد!


قیصر_امین_پور