یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

نام تو

نام تو
رازی نوشته بر پر پروانه‌هاست
گل‌ها همه به نام تو مشهورند

آیینه‌ها
از انعکاس نام تو می‌خندند

در کوچه‌های خاطره باران
وقتی که خوشه‌های اقاقی
از نرده‌های حوصلهٔ دیوار
سر ریز می‌کنند
و در مشام باد
عطر بنفش نام تو می‌پیچد

نامت
طلسمِ بسمِ اقاقی‌ها است.

قیصر_امین‌_پور

تمامِ حجمِ قفس را شناختیم ،

تمامِ حجمِ قفس را شناختیم ،
بس است .
بیا به تجربه ،
در آسمان پَری بزنیم ..... !



قیصر امین‌ پور

قصدم نشستن بود اما در کنارت

قصدم نشستن بود
اما در کنارت
نه چشم انتظارت

قصدم شکستن غرورم بود
اما در آغوشت
نه زیر پایت

قصدم زندگی بود
اما با تو
نه با خاطراتت


قصدم پیر شدن بود
اما به پایت
نه به دستت

قیصر امین پور

مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت

مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود اما هیچکس باور نداشت ...!

آخرش روزی بهارِ خنده‌هامان می‌رسد

آخرش روزی
بهارِ خنده‌هامان می‌رسد
پس بیا با عشق،
فصلِ بغضمان را رد کنیم...

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟

قیصر امین پور

گاهی که آرزوست بغل سازی‌اش به مهر

گاهی که آرزوست بغل سازی‌اش به مهر
تنها سراب اوست که تصویر میشود

قیصر امین پور

حالیا دست کریم تو برای دل ما

حالیا دست کریم تو برای دل ما

سرپناهی است در این بی سر و سامانی ها

قیصر امین پور