ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
اما
با این همه
تقصیر من نبود
که با این همه
با این همه امید قبولی
در امتحان سادهْ تو رد شدم
اصلاً نه تو ، نه من
تقصیر هیچ کس نیست
از خوبی تو بود
که من
بد شدم
قیصر امین پور
زندگی بی عشق اگر باشد همان جان کندن است
دمبهدم جان کندن ای دل کار دشواریست نیست؟
قیصر امینپور
صدبار پشیمانی و صدمرتبه توبه،
هربار پشیمان ز پشیمانیِ خویشم...!
قیصر امینپور
چرا تا شکفتم
چرا تا تو را داغ بودم ، نگفتم
چرا بی هوا سرد شد باد
چرا از ذهن
حرفهای من
افتاد
قیصر_امین_پور
ما هیچ نیستیم، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه، خود را ندیدن است
قیصر امین پور
شعری از قیصر امین پور
گـرفته تر ز خزان دلم ، خـــزانی نیست
ستاره بار ترازچشمم ، آسمانی نیست
به حــجـم تنگـدلی هــای آفـتابی مـن
مـدار حوصله هیچ کهکشــانی نیست
سزای پاکی ات ای اشـک ، آستینی نیست
به سربلندی ات ای عشق ،آستانی نیست
مرا که شانه ام از حـمل آفتاب خم است
به جز پناه دو دسـت تو سایـبانی نیست
به ســوگـواری این چــشم هـای سـر گــردان
به غیر چشم سیاه تو ، نوحه خوانی نیست
به غیـر تسـلیت چشم های دلسـوزت
مرا نیــاز تسـلّی به همـزبانی نـیـست
نام تو
رازی نوشته بر پر پروانههاست
گلها همه به نام تو مشهورند
آیینهها
از انعکاس نام تو میخندند
در کوچههای خاطره باران
وقتی که خوشههای اقاقی
از نردههای حوصلهٔ دیوار
سر ریز میکنند
و در مشام باد
عطر بنفش نام تو میپیچد
نامت
طلسمِ بسمِ اقاقیها است.
قیصر_امین_پور