ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
گر چه چون موج مرا شوق ز خود رستن بود
موج موج دل مـــن تشـــنه پیوســتن بــود
یک دم آرام ندیـدم دل خـود را همـه عمــر
بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود
خواستــــم از تو به غیـر از تـو نخواهم اما
خواستنهــا همه موقوف توانســــتن بود
کاش از روز ازل هیــچ نمی دانستـــم
که هبوط ابدم از پی دانســتـــن بود
چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت
همه طول سفر یک چمدان بستن بود
قیصر امین پور
"من"
جز برای ِ
"تو"
نمیخواهم خودم را
ای از همه ی
من های من
بهتر
من ِ " تو" ...
#قیصر_امین_پور
ای از همه ی
من های من
بهتر
من ِ " تو" ...
#قیصر_امین_پور
ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﯾﺴﺖ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻫﯿﭻ
ﮐﻪ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ
ﮔﻠﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ،
ﻣﻘﺼﺮ ﺩﻝ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ !...
#ﻗﯿﺼﺮ_ﺍﻣﯿﻦ_ﭘﻮﺭ
این حنجره این باغ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطرهها را نفروشید
در شهر شما باری اگر عشق فروشی است
هم غیرت آبادی ما را نفروشید
تنها، بهخدا، دلخوشی ما به دل ماست
صندوقچه ی راز خدا را نفروشید
سرمایه ی دل نیست به جز اشک و به جز آه
پس دستکم این آب و هوا را نفروشید
در دست خدا آینه ای جز دل ما نیست
آیینه شمایید شما را نفروشید
در پیله ی پرواز به جز کرم نلولد
پروانه ی پرواز رها را نفروشید
یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
این هروله ی سعی و صفا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظره ی دورنما را نفروشید
“قیصر امین پور”