یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هر شب من های بی تو را

هر شب

من های بی تو را

در دلم دفن می کنم

این بهشت مردگان عشق !

پرویز صادقی

السلام علیک یا صاحب الزمان


                                

                                
                                
                            </div>
                            <div class=

محمد

به من گفت‌: از دلتَنگی بگو

قالت لى: حدثنى عن الحنین
‏فقلت: الحنین هو أن تسمع صوت
‏من تحب و تلتفت و لا ترو أحداً⁩.
به من گفت‌: از دلتَنگی بگو
گفتم: دلتنگی یَعنی صدایِ محبوب‌ات را بشنوی
روی برگردانی و کسی‌ آن‌جا نباشد.       
#احمد_دریس(برگردان)
#محمود_درویش

عمری ست خُمار نگاه تو شده اند

عمری ست خُمار نگاه تو شده اند
واژه های سر به هوا؛
یقین دارم چشم شعرهای من
روزی از خواب بیدار می شوند
همچون طایفه ای پریشان که سال هاست
در رویای شیرین غوطه ورند
مثل خوابِ عمیقِ اصحاب کهف
شاید هنوز توقف زمان خفته
میان گُم شدن هزار ساله ی ثانیه ها!

مرتضی سنجری

به پایان رسید،

به پایان رسید،

خمیازه ی ماه

وقتی که قنوت مان از گریه نَشت کرد

وَ تهِ بن بست سبابّه های پوشالی

نای مُرده ای

با لهجه ی مشقی

سر داد فریاد را..

شب دهانش را گِل گرفت

تا بادهای گرگینه روی نُت قلب باکره ام

از نبودت زوزه ی خون بخوانند

حالا جنون سرباز شده

ردّ پوتینش

همه جای وجودم را جویده

سُر می خورد گلاسه ی شقیقه ام از فکر تو

آواز انفرادی

آواره دف می زند

با بند بندِ استخوان زبانم

توله های شعر کولی وار در سرم میرقصند

و سکوت

هیس را فریاد می زند...


فاطمه شایگان

کمی دیر آمدی ای عشق؛ اما باز با این حال

کمی دیر آمدی ای عشق؛ اما باز با این حال
اگر چیزی از این غارت‌زده باقی‌ست، غارت کن

عداوت‌ها تو کردی با دلم؛ اما از این پس هم
اگر داری تو روی دشمنی کردن، عداوت کن

رهایم کردی و دیدی به خاک افتادنم را؛ باز
اگر داری توان دیدن مرگم، جنایت کن

مرا دور فلک، خوار و زبون کرده؛ ملالی نیست
تو هم از این زبونی‌ها و خواری‌ها حمایت کن

من عادت کرده‌ام این رنج جان‌فرسای دائم را
تو هم حالا به آزار من دیوانه عادت کن


سعید مبارکی

باشهدا

همیشه می‌گفت :
بعد از توکل به خدا
توسل به حضرات‌ِ معصومین
مخصوصا حضرت‌ِ زهــۜـرا
حلّالِ مشکلات است