یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

افتادنت مگر چه زمانی آغاز گشته است؟

افتادنت مگر چه زمانی
آغاز گشته است؟
که در نسوجت
گویی شتابِ از هم پاشیدن‌ست.
و استخوان‌هایت
هرگز
این گونه بی‌قرار نبوده‌ست...

می دانی؟

می دانی؟
وقتی قبل از برگشتن فعل رفتنی در کار باشد
محبت خراب می شود
محبت ویران می شود
محبت هیچ می شود
باور کن
یا برو
یا
بمان

اما اگر
رفتی ...
هیچ وقت برنگرد.

هیچ وقت.

"نادر ابراهیمی"

تا هنگامی که ..؛

تا هنگامی که ..؛
هنوز کلماتی دارم
تا عشق خود را به تو ابراز کنم،
زنده‌ام...
به این زندگی دل بسته‌ام ...؛
و آن را روز به روز
پُربارتر می‌خواهم...!!

و از آن روی که مرا دوست داری

و از آن روی که مرا دوست داری
جهان بزرگ تر شد
و آسمان گسترده تر شد
و دریا نیلگون تر شد
و گنجشکان آزادتر شدند
و من هزار هزار بار زیباتر شدم....

+سعادالصباح

به گرسنه‌ای که قرص نانتان را از شما بگیرد

به گرسنه‌ای که قرص نانتان را از شما بگیرد به چشم دشمنتان نگاه میکنید اما
خرخرۀ آن دزدهایی که گرسنگی نکشیده‌اند را نمیگیرید !!

پروردگارا....!!!

پروردگارا....!!!
این دست های خالی
به سوی تو بلند میشود
تو خود ای خزانه دار بخشش ها ،
بهترین ها را برای همه
بندگانت محقق کن!

سلامت بدار تمام کسانی را
جز تو پناه و یاوری ندارند
و براستی که همه ی ما
کسی جز تو نداریم…

آمین یا رب العالمین

عشق تو عالم دل جمله به یکبار گرفت

عشق تو عالم دل جمله به یکبار گرفت
بختیار اوست برما که تو را یار گرفت

من اسیر خود واز عشق جهانی بی‌خود

من درین ظلمت و عالم همه انوار گرفت

سیف فرغانی

ای ابر چراست روز و شب چشم تو تر

ای ابر چراست روز و شب چشم تو تر
وی فاخته زار چند نالی به سحر

ای لاله چرا جامه دریدی در بر
از یار جدایید چو مسعود مگر

مسعود سعد سلمان