یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

صیاد می شوم که تو آهوی من شوی

صیاد می شوم که تو آهوی من شوی
فریاد می شوم که تو کوکوی من شوی

ویرانه گشته ام ولی از فصل دیگری
آباد می شوم که پرستوی من شوی


من یک چنار خشک تو مثل صنوبری
شمشاد می شوم که به پهلوی من شوی

با چین دامنت چه قیامت بپا شود
من باد می شوم که تو هوهوی من شوی

ای نخل آرمیده به خرما پزان عشق
مرداد می شوم که تو جاشوی من شوی

با عشق ناگزیر غم شیرین من تویی
فرهاد می شوم که تو دلجوی من شوی

دستم نمی رسد به انار نچیده ات
دلشاد می شوم که به بازوی من شوی

علی معصومی