یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من کجا؟ باران کجا؟

من کجا؟ باران کجا؟
باران کجا و راه بی پایان کجا؟
آه… این دل دل زدن تا منزلِ جانان کجا؟
‌هر چه کویَت دور تر دلتنگ تر مشتاق تر
در طریق عشق بازان مشکلِ راحت کجا؟


‌پوریا سوری

آن بهشتی که همه

آن بهشتی که همه

در طلبش معتکف‌اند

منِ کافر،

همه شب

با تو به آغوش کشم...




"خواجوی کرمانی"

دلتنگی

دلتنگی
یعنی فکر کردن به پرواز
به خنده‌های بی‌دلیلت در راه خانه
نگاه‌‌های "مال خودمی"ا‌ت در جمع
دلتنگی
یعنی کش رفتن آدامس جویده‌ ات

و غوطه‌ور شدن در طعم لب ‌هات
دلتنگی
یعنی چشم‌‌های تو امشب سرخ بود
و چشم‌‌های من خیس...



"عباس معروفی"

من هنوز در خدا نمرده ام

من هنوز در خدا نمرده ام
و برای رهایی از زندگی تهی از خدا
تلاش نکرده ام
من هنوز عاشقِ تاریکیِ توام
هنوز تنفسِ مه آلودت گرمم می کند
هنوز در خود زنده ام
و درخدا نزیسته ام
هنوز درخششِ چشمهای تو
خورشید را به زیر می کشد
هنوز تبسمِ لب هایت
طوفانی است که خانه خرابم می کند
هنوز در خدا نمرده ام
در خدا نزیسته ام
و در خویش زنده ام
و مانده ام زندگی در خشکسالیِ من
بدون هیچ رویشی از شعر
بدون هیچ معنایی
به چه می ماند؟




"راضیه خدابنده"

رو نمیکت خیال من ,جای تو خالیست

رو نمیکت خیال من ,جای تو خالیست
شاخه گل قشنگ من,جای تو خشکید

اگرچه درخیال من,همیشه همراه منی
قصه ی شیرین دلم,سراب رویای منی

همیشه هرجا که باشم,تورا تصور میکنم
وقتی یقین دارم نیستی, راهمو من گم میکنم

تو ای بهار زندگی ,آب حیات باغ من
خشکیدم از نیاز تو,برگرد گلم به زندگیم


ای روز و روزگار من ,ای ماه در شب‌های من
بیا دوباره تازه کن , این عشق بی پایان من

ابوذر مهری

مثل درختی که

مثل درختی که
به سوی آفتاب قد می کشد
همه وجودم دستی شده است

و همه دستم خواهشی:
خواهشِ تو...

"احمد شاملو"