کنارِ بغضِ من ,

کنارِ بغضِ من ,
نبضِ یادِ آنروزها
می نوازد ساز.

تو نیستی ,
یادت ولی جاریست
در شاهرگِ گردن...

علی رضا عزتی

در دوردست درخشان تر می تابد

در دوردست
درخشان تر می تابد
خورشید
انجاگویی
عشق
سایه فکنده
و انسانیت موج می زند

مریم ابراهیمی

قفل سکوت دل که شکست

قفل سکوت دل که شکست
در باغ خیال نتوان رفت
آن گاه قلم به دست گیریم
هر آنچه نتوان گفت را
نقش خیال زنیم بر ورق ...
که قلم ودیعه عشق ست!

ناوک_مژگان

انتظار

چشم ها را بسته ای

چشم ها را بسته ای
پشت آن پلک های سنگین
مجاور همان مژگان سیاه
اشکی در حال روئیدن است

سکوت کرده ای

سنگر گرفته ای جانم
یا باز بی پناه شده ای؟؟؟

نازنین رجبی

غریبه که نیستی...

غریبه که نیستی...
هربار که تو را می بینم می‌گویم این بار اخر است..
اما بعد از اغوشت دوباره مثل کودکان پنج ساله میشوم و

 فراموش می کنم حرف خویش را..

مهشید خلجی

گردو تازه

چشمه عشق

چشمه عشق
روان است ولی
چشمه امّید
از انتظار او خشکید
میرحماد هاشمی