همه جا تو را می خواهم ، تمامت را ، تمامِ تمامت را

همه جا تو را می خواهم ، تمامت را ، تمامِ تمامت را
تو را برای همیشه می خواهم ، بله ، همیشه
و نه که بگویند اگر ... یا شاید ... یا به شرط اینکه ...
تو را می خواهم و می دانم که این یک نیاز است
و من تمام قلبم را ، تمام روحم را ، تمام خواست و اراده ام را
و حتی اگر لازم شود تمام بی رحمی ام را در راه داشتنت خواهم گذاشت

ما مرده به دنیا می‌آییم.

ما مرده به دنیا می‌آییم. مدت‌هاست که دیگر نسل‌های ما از پشت پدران و از رحم مادرانی زنده به دنیا نیامده‌اند...

دانستن این معنا حتی برای‌مان دلچسب است،

لذت می‌‌بریم که چنین هستیم؛ ما ساختگی و تصنعی هستیم و

دائما نیز بر این تصنعی‌بودن افزوده می‌شود. مدت‌هاست که به آن خو کرده‌ایم.

به گمانم به زودی بر آن خواهیم شد تا ترتیبی بدهیم که به صورت اندیشه محض متولد شویم.
*داستایوفسکی*

کودکی

​​​

مپرس، کز غمِ هجران چه بر سر تو رسید؟؟؟

مپرس،
کز غمِ هجران چه بر سر تو رسید؟؟؟
مرا که نیست سر،
از دردسر چه می پرسی؟؟؟

"هلالی_جغتایی"

خیال تو فقط شبها سراغم می آید

خیال تو
فقط شبها سراغم می آید
دروغ چرا ؟؟؟
اما باور کن
خیالت را آنقدر تنگ در آغوش میگیرم
که تا شبی دیگر جز من
سراغ دیگرے نخواهد رفت،
خیالت راحت...

اینجا به هر وقتی از زندگی که ندارمت

اینجا
به هر وقتی از زندگی
که ندارمت
اندوهی جاری می‌شود
اما انتهایش را
هر طور شده
به عشق می‌رسانم

سیده مریم وهابی

هر داستانی سه طرف داره:

هر داستانی سه طرف داره:
طرف من،
طرف اون،
و حقیقت.

رکود

این نوع زندگی که ما امروزه داریم زندگی نیست،
رکود است.
مرگ در حال زندگی است.
به تمام این خانه‌های لعنتی نگاه کن
و همین‌طور به افراد بی‌هدف داخل خانه‌ها!
گاهی اوقات فکر می‌کنم ما همه جسد هستیم،
فقط فرق‌مان با جسد این است که
درحالی که ایستاده‌ایم درحال پوسیدنیم...