ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
به وقت بارش باران،
از دستان فرشتگان،
تحفه ای گران
با طعم آسمان
به خاک زمین
تقدیم می شود!
فرشته سنگیان
دوست داشتنت را
دوست می دارم!
آنسان که شاخه با فخر،
به گلش می نگرد؛
و پرنده، که به بالش
غرّه می شود؛
من نیز به دوست داشتنت
می بالم!
فرشته سنگیان
از قاصدک
پرسید:
باز روز خوش خواهم دید؟
نسیمی وزید
قاصدک
با صد لب
خندید!
و صدایش
در همه جا پیچید!
فرشته سنگیان