یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چرخِ یک گاری در حسرت واماندنِ اسب

چرخِ یک گاری در حسرت واماندنِ اسب
اسب در حسرت خوابیدنِ گاریچی
مردِ گاریچی در حسرتِ مرگ!

#سهراب_سپهری

من صدای قدم خواهش را می شنوم

من صدای قدم خواهش را
می شنوم
و صدای کفش ایمان را
در کوچهٔ شوق
و صدای باران را،
روی پلک تر عشق
روی آواز انارستان ها
و صدای متلاشی شدن
شیشهٔ شادی در شب..

سهراب سپهری

زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه‌ ی برگ...


زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه‌ ی برگ...

بخانه خواهم آمد

بخانه خواهم آمد
اگر جاده های طولانی صد پاره شوند
اگر این تاریکی مرموز امان دهد
اگر سکوت , از سر زبان های بی مهر ما بیافتد
اگر باران ببارد
و این کدورت هزار ساله را
از دلهایمان بشوید
آه ... اگر باران ببارد
اگر باز دوستم داشته باشی

сердечко

هشت کتاب

روان کنیدم دنبال بادبادک آن روز

مرا به خلوت ابعاد زندگی ببرید

حضورِ هیچِ ملایم را

به من نشان بدهید ...


((سهراب سپهری ))

هوش من

هوش من
پشت چشمان او آب می‌شد...

و بدانیم اگر نور نبود

و بدانیم اگر نور نبود
منطق زندهٔ پرواز دگرگون می‌شد...

سهراب_سپهری