و عشق صدای فاصله هاست

و عشق
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که؛
غرق ابهامند

#سهراب_سپهری

کجاست جای رسیدن و

کجاست
جای رسیدن و
پهن کردن یک فرش و
بی خیال نشستن ...

سهراب_سپهری

گاه گاهی که دلم می گیرد به خودم می گویم

گاه گاهی که دلم می گیرد به خودم می گویم
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟

#سهراب_سپهری

دور بود از سبزه‌زار رنگ‌ها

دور بود از سبزه‌زار رنگ‌ها
زورق بستر
فراز موج خواب
پرتویی آیینه را لبریز کرد
طرح من آلوده شد با آفتاب...

اندوهِ مرا بِچین که رسیده است!

اندوهِ مرا بِچین که رسیده است!

#سهراب سپهری

باد می گذرد، چلچله می چرخد

باد می گذرد، چلچله می چرخد
و نگاه من گم می شود
کنار تو تنهاتر
شدم...!

سهراب_سپهری

زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه‌ ی برگ...

زندگی، سبزترین آیه،
در اندیشه‌ ی برگ...

تار و پود خاک می لرزد

تار و پود خاک می لرزد
می وزد بر من نسیم سرد هوشیاری
ای خدای دشت نیلوفر
کو کلید نقره درهای بیداری؟