یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

پاریس هم که باشم

پاریس هم که باشم
بی تو،
اکبرآباد سفلی‌ست
خاکی،
دور دست،
برهوت.

سعید فلاحی

چگونه باور کنم هجرت فلامینگوها را

چگونه باور کنم
هجرت فلامینگوها را
با پر و پرواز است؟!
تا دل در گوشه‌ای گلویش گیر نباشد
پیمودن این مسافت
ناممکن است.


سعید فلاحی

چه انتحار شجاعانه‌ای!

پروانه‌ی دلباخته؛
با جنونی عاشقانه,
خودش را به آتش شمع زد...

چه انتحار شجاعانه‌ای!

سعید فلاحی

داغت،

داغت،
داغ‌ست هنوز
ای داغ دیده‌ترین‌،
-باغ جهان.


سعید فلاحی

دوست داشتنت,

دوست داشتنت,
شعری‌ست بلند.
آه!...
مگر عمرم به درازا بکشد!


سعید فلاحی

امشب‌ و هر شب,

امشب‌ و هر شب,
دو, سه بار دوستت‌دارم‌هایم را مرور کن
نیازی به دیازپام نیست...
...
حالا؛
آرام به خواب!


سعید فلاحی

تنها تویی که

تنها تویی که
از دهانم بیرون می‌آیی,
دهانم را هم
که ببندند.


سعید فلاحی

می‌بینمت وُ؛ به لکنت می‌افتد زبانم!

می‌بینمت وُ؛
به لکنت می‌افتد زبانم!
...
نبضِ کلافه‌ی من,
یورتمه‌اش می‌گیرد
و در گوشه‌ای از اعماق گلویم
شعرهای عاشقانه‌ی معاصر
گیر می‌افتند...
...
هرگز نفهمیدم چرا؟!


سعید فلاحی