یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هنوز هم وقتی بغل می کند

هنوز هم وقتی بغل می کند
دلم نگاهت را,
تمام حسرتم, اشک می شود
تا به قربانگاه آه
تشنه سر نَبُرند
خیالم را.....

اعظم حسنی

کاش بر دل ما, گذرانی عشقی

کاش
بر دل ما, گذرانی عشقی
که دَم صبح,
به نسیمی دادی
که لب تاقچه ی نگاهت
تن پوش پنجره را,
در هزار عشوه ی رقصان
پیش کش می کرد
دلبری های خیالت را.....


اعظم حسنی

تمام لحظه اَم خیال تو در خیال من,

تمام لحظه اَم خیال تو در خیال من,
پرسه می زند
مرا به دلکده ی خیال تو,
خوشتر نباشد

جـای....

اعظم حسنی

آخرین دیدارت

آخرین دیدارت
کاش
دکمه ی تکرار داشت
تا تو را, سیر به دل, می دیدم,
کاش می دانستم
تو مسافر شده ای
جاده ی بی بازگشت؛
آخرین دیدارت
حسرت آغوشت
به دلم ماند,
تابه ابــد.....


اعظم حسنی

من تو را به یقین روزیی, خواهم داشت

من تو را به یقین روزیی, خواهم داشت
و در آن روز, از تو می پرسم من
می شود آیا؛
دل من کنده شود زین همه بی تابی؟
و به تکرار دوست داشتنت
شب و روزیی باشد
به امیدی که تویی,
و خیالی پر از سرسبزی....


اعظم حسنی

خستگی هایم که ورق بخورد

خستگی هایم که ورق بخورد
دلتنگی سر باز می کند
و
فراموشم می شود
شب را بی نور, گذشتم
در پس خیال تو.....

اعظم حسنی

می پرد باز خیالم,

می پرد باز خیالم,
به هوایی که در برق نگاهت
همچو دامی,
به تور پاشیدی,
تور خود جمع کنی آن روز
که این,
من بی من شده,
مشتی خاکم...

اعظم حسنی

چه کسی پرواز داد, کفتر دلتنگی

چه کسی پرواز داد, کفتر دلتنگی
از لب بوم عشق
که نشد جَلْد دل,
لحظه ی دیدارش
چه کسی پاشید دام؟
چه کسی دزدید عشق؟
که چنین تنهایم....


اعظم حسنی