یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

عشق

میگه : عشق شبیه خورشیده که برف های درون آدمها رو آب می کنه.. مهم فقط این نیست که حجمی یخی و سرما آب میشه... مهم اینه از آب شدن اونها جریانی از رود و چشمه و بارانی شکل می گیره که مایه زندگی و حیاته..
میگم: برای همین گاهی هم اون آبها سیل میشه و همه چیو با خودش می بره و نابود می کنه؟!
میگه : اگه عشق زیادی بتابه و ناگهانی ، بله همین هم ممکنه بشه..
میگم : پس اگه عشقی باشه بدون شک باید سبزی و حیات و زندگی و جوانه و تازگی هم همراهش باشه.. اگه نباشه، باید بهش شک کرد..
میگه : عشقی که اندوه و خستگی و بی حوصلگی بیاره یا آدمها رو به چیزهای نو و تازه پیوند نزنه، از اصالتش دور شده.. اگه مشکلی تو زندگی هم پیش میاد اتفاقا عشق می تونه بهترین مرهم و التیامش باشه..
میگم : همه ما به این حضور نیازمندیم.. به عشقی که رهایی بخش و مرهم باشه.
نیلوفرثانی

عشق را نوشتم

عشق را نوشتم
چون الفبای کلاس اول
به دل نشست

عبدالعظیم_خویی

چگونه خلق میکردم؟

چگونه خلق میکردم؟
خودم را به تخیلم آویخته ام...
وارونه از پاها!
دستهایم را به واژگان؛
ذهنم را به هجوم خطوط مبهم؛
روحم را به رنگ؛
تنم را به هویتى گم کرده گره زده ام،
-
شاید
-
که پیدا شوم!


پریساقاسمى

آن زیبایه رویت نکن پنهان به زیر ماسک

آن زیبایه رویت نکن پنهان به زیر ماسک
تو از آن دو چشمانم نکن پنهان لبت ، زیبا
هربار دیدم آن ماسک ، بر چهره ی تو
من هزاران بار لعنت کردم این ویروس را

امیرحسین رحمانی

انگشتانم سوزن ُ

انگشتانم سوزن ُ

خیالت نخی ست

که با آن

رویاهای پاره ام را

وصله می کنم


پرویز صادقی