ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
خواستن تو
نه شب
که بلوری آنسوتر از رویاهاست
چشمهای تو
شعلههایی که میلرزند
در آیینه و باد
و صدای تو
ترانهای
که در باز میکند
به تنهایی ِ آبی ِ ماه.
حسین صداقتی
نه ساعتی به وقت زمستان
برای احساساتم وجود دارد
و نه ساعتی به وقت تابستان
برای شوق و شور من!
همه ی ساعت های دنیا
در یک زمان به صدا در می آیند
وقتی که قرار من و تو از راه می رسد
همه ی ساعت های دنیا
در یک زمان از صدا می افتند
وقتی که بارانی ات را برمیداری و دور می شوی!
| سعاد الصباح / ترجمه: وحید امیری |
لبخندت مدعی صلح بود برایم؛
ولی هر شب
در مصاف قشون چشم هایت
همچون آهوی زخمی و
شکست خورده از جنگ تحمیلی
پشت کمین عشق
به خاک می افتادم!
مرتضی سنجری
هرگز با هیچ قافیه ای
ردیف نخواهد شد
کلام عاشقانه ای که
هر شب کنار ساحل برای ماه زمزمه می کرد؛
بیچاره لاک پُشت پیر
سالها عاشق صدف سر شکسته بود
نمی دانست او هم
در لاک شن های سالخورده فرو رفته
تا رد پای موج دریا را بوسه زند!
مرتضی سنجری