یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

اگر خودم را نپذیرم و دوست داشتنی نیابم،

اگر خودم را نپذیرم و دوست داشتنی نیابم،
دشوار است قبول کنم دیگری مرا دوست بدارد.

میل داری تو به رفتن من به ماندن بیشتر

میل داری تو به رفتن من به ماندن بیشتر

مطمئناً دوستـــم داری ولـــی من بیشتر

گوشه ی دنجی، شرابی، راحتی، حرف دلی

من به این ها قانعــــــم اما تـو حتماً بیشتر...

من حسود و دوستانم ذکر خیرت می کنند

اینچنین شد اعتماد من بـه دشمن بیشتر

کاش شب باشد زمــان رفتن تــو لااقل

هست داغ رفتنت در روز روشن بیشتر

من تمام زندگی را باختم بی شک ولی

شد قشون پاکبازان تـــــو یک تن بیشتر

عاشق که باشی،

عاشق که باشی
فاصله ها بیشتر
و رسیدن سخت تر می شود،
عشق، دلِ بزرگ می خواهد

بهمن نوری

من بازماندهٔ شب های بسیارم

من

بازماندهٔ

شب های بسیارم

زخمیِ دست های بی توئی

در بستر فرداها

پرویز صادقی

دوباره شرمنده کرد رنگ چشمانت

دوباره
شرمنده کرد رنگ چشمانت
رنگین کمان را

دعوتم کن
به آغوش نگاهت
در ازدحام این همه تنهایی


مهناز چالاکی