یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تا چه مایه اندوهناک و دشوار می تواند باشد

تا چه مایه اندوهناک و دشوار می تواند باشد

عالم وقتی تو، هیچ بهانه ای برای حضور در ان نداشته باشی


محمود دولت آبادی

سعدی توی یکی از شعراش میگه:

سعدی توی یکی از شعراش میگه:
"رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد "
یعنی به پیراهنی که تو بغلت میخوابه حسادت میکنم
چقدر قشنگ گفته

هر چه در دل داشتم با او گفتم

هر چه در دل داشتم با او گفتم
بی نیاز از کلام و صدا و واژه
و دوست داشته شدن اینچنین است
: دهان را برای سکوت و بوسه و لبخند بگذاری!
"او که باید تو را بخواند
چشم هایت را می داند..."


معصومه_صابر

از غزل‌هایش ڪمے، از بوسه‌هایش اندڪی

از غزل‌هایش ڪمے، از بوسه‌هایش اندڪی
اے لب خوشبخت من! قند مڪرّر می‌مڪی

این درختِ گُل ڪه من در خانه دارم ناقص است
ڪاملش باید ڪنند این بازوان پیچڪی

آن‌چنان شعرے بگویم در هواے عشق تو
تا ڪه یار مهربان آید به یاد رودڪی

می‌روم هر روز با این شیطنت‌هاے ملیح
دست در دست تو تا رنگین‌ڪمان ڪودڪی

در ڪنار من نشین در ساحل زاینده‌رود
تا تماشایے شوند این ماهیان پولڪی


در ڪنارم باش، بعد از چند روزے می‌رسد
روزهاے خستگی‌ها، خواب‌هاے بختڪی

کجاست جای رسیدن و

مژگان  , mojgan_1352
کجاست
جای رسیدن و

پهن کردن یک فرش و
بی خیال نشستن ...

سهراب_سپهری

همیشه آنچه که درباره "من" میدانی باورکن.

همیشه آنچه که درباره "من" میدانی باورکن.
نه آنچه که پشت سر"من" شنیده‌ای "
من"همانم که دیده‌ای ،
نه آنکه شنیده‌ای.

نام تو

نام تو
رازی نوشته بر پر پروانه‌هاست
گل‌ها همه به نام تو مشهورند

آیینه‌ها
از انعکاس نام تو می‌خندند

در کوچه‌های خاطره باران
وقتی که خوشه‌های اقاقی
از نرده‌های حوصلهٔ دیوار
سر ریز می‌کنند
و در مشام باد
عطر بنفش نام تو می‌پیچد

نامت
طلسمِ بسمِ اقاقی‌ها است.

قیصر_امین‌_پور

جز در کنارِ تو هیچم علاقه نیست...!

جز در کنارِ تو
هیچم علاقه نیست...!


لیلا_مقربی