ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
کلاغها برای پریدن بهانه می آورند!
و عقابها
بی محابا اوج می گیرند!
غلامحسین افراس
عقربهها. می آیند
می روند
و ما
پایان خودمان را با شور و شوق
به جشن می نشینیم!
غلامحسین افراس
از بی راهه راحت به مقصد رسیدم!
حالا راه بازگشت من دچار سردرگمی شده!
غلامحسین افراس
همه چیز می گذرد!
روزگار
عمر
تنهایی, درد
فراق,عذاب
ولی یاد تو همیشه در گوشهای از قلب من جا خوش کرده!
غلامحسین افراس
دیوار را برای جدایی کشیدند!
حالا خاطراتم را
بر نقش های آن جستجو می کنم !
غلامحسین افراس
برگه های امتحانی را صحیح می کنم!
و آنها مرا غلط می کنند!
غلامحسین افراس
اینجا تا چشم کار می کند
عکس من است بر در و دیوار
اینها عکس من هستند
غلامحسین افراس