یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

از روز گرفتاری تا حالا

از روز گرفتاری تا حالا
من در بند توام
و تو در آن سوی آزادی مرا به تماشا نشسته ای!

غلامحسین افراس

خاموشی را خواستم امتحان کنم

خاموشی را خواستم امتحان کنم
روشنایی را پیدا نکردم!

غلامحسین افراس

روزگار تو را نمی شناسند

روزگار تو را نمی شناسند
ما تاوان کشف تو را می دهیم!

غلامحسین افراس

در چاله‌های وجودم

در چاله‌های وجودم
به دنبال کدامین شوق می گردی؟
چاله‌های اشتیاق
پر از آبرفت های بیهودگی هستند!

غلامحسین افراس

قصه هایی که پرداخت می شود

قصه هایی که پرداخت می شود
و
سرهای بیشماری که گرم می شود!



غلامحسین افراس

من نقش تبسم را گم کردم!

آن گوشه نشسته بودم تا تبسم را بر لبانم نقاشی کنم!
باد آمد!
من نقش تبسم را گم کردم!

غلامحسین افراس

من خوب بودم تا تو آمدی

من خوب بودم تا تو آمدی
حالا..
خراب ترین خوب عالمم!!


غلامحسین افراس

بیهوده مرا منع می کنید!

بیهوده مرا منع می کنید!
من حاصل میوه ممنوعه هستم!

غلامحسین افراس