یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ضیافت خدا

امشب به جای چله
به ضیافت خدا می‌روم
دل عاشقان را امانتش می‌دهم

که در این شبِ مدید
نگهدار دل غمینشان باشد

چه فروتن عاشقانی
که هر شبِ فراقشان
یلدای بی پنهایست

مُروا میگیرم به نیتشان

ندا آمد:

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

(حافظ)

علیرضا یوسفی

ای کاش گنجشکی بودم..

ای کاش گنجشکی بودم
در بامداد,
که بر شیروانی
گونه هایت می‌نشستم
و با پر های کوچکم
حجاب چشمانت را کنار میزدم
و صبح مهربانی را به تو هدیه میدادم,
ای کاش گنجشکی بودم در شبی
که شهود آن دلتنگی توست
و پر میزدم بر سقف شانه ات
تا به نفیر دلتنگی ام گوش دهی
تا شب غم تنزل کند,
و نگاه سیاه مست تو
تریاق من است
ای کاش دریا میشدم
در غروب چشمانت,
لیلی!!
مگر خانه‌‌‌ات
تا خانه‌ی من
چند قدم فاصله اس؟
که رد پا ها در دلتنگی مان
جلوه دارند
ردپا های ناشناس...
ای کاش
خانه مان یکی بود,
یک سقف..یک پنجره...
که در موعد دلتنگی دیگر
یک شانه فاصله‌مان باشد
یک آغوش خانه,
ای کاش..؛


علیرضا یوسفی

لرزش دستانم

لرزش دستانم
از اشتیاق توست

که ارمغان آن
بی تابیِ قلبی ست
که به نبض توست


شراب خواره‌ی تو هستم
که قدح پیمای آن لبان توست

به کجا روم لیلی
از این دشنه ها
که به جدایی ما
تشنه اند


بگذار فاش کنم
از همه سیراب گشتم و
از تو تشنه ام

علیرضا یوسفی‌

آوار موج ها بر شانه های هم طنین آواز دریاست,

آوار موج ها بر شانه های هم
طنین آواز دریاست,
آمیختن شعر شاملو و شقایق نگاهت
بشارت آزادی غم ها‌ست
و دریایی که تنها دارایی من‌است
و آن را با تو قسمت میکنم,
با تو در موج شکن انزلی
پیاده تا غایت دریا می‌روم
آنجا قایقی به امید ماست
که از سرآمد عشق تو بنا شده‌
آنجا که به ملاقات خدا رفته ایم...
من با تو پیروزِ دنیا م
مومن ترین معبد ها,
من با تو آری
بی تو هرگز....
بی تو هرگز...!!


علیرضایوسفی