یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هر چه بیشتر دوست بداری

هر چه بیشتر دوست بداری
کمتر می‌اندیشی
در راه عشق می‌بایست
همه‌چیز را به فراموشی سپرد


« شاعر : لوئیجی پیراندلو »

در من گنجشک هایی ...

در من گنجشک هایی ...

هر صبح، به رسم بودنت آواز می خوانند؛

و این یعنی که عشق هنوز از شهرمان کوچ نکرده است...!

نیمه شب بود

نیمه شب بود
نور در چارطاق کلبه می تابید
ماه خیره در سکوت شب
سر خمیده گوشه ایوان
رقص پنجره را می پایید

ابر در ذکر و تسبیح است
عشق در سجاده اش پیداست
باز باران می نوازد قامت دیوار
باد آوازی کهن سر داد
آسمان ای با سخاوت مرد
مادر ایام را بنگر
در اجاقش آتشی دارد
وین زمستان
مادر ایام
خالق عشق است ...


منصور الهیاری