دیگر کسی
به رازِ کنار زدنِ پردهها
پی نخواهد بُرد.
ماه
پشتِ ابر،
من
در تخیلِ تو،
تنها... تنها... تنها!
دیر شده است
دیگر هیچ غریقِ بیراهی
دلیل درستی
برای دفاع از دریا نخواهد داشت.
کلمات...به زانو درآمدهاند
شاعران... بُریده وُ
من... بیمعلوم!
سرانجام آیا
همهی ما
به جِرزِ چارهناپذیرِ جهنم
پناه خواهیم بُرد...!؟