یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

❤️ده فرمان حضرت #حافظ

❤️ده فرمان حضرت #حافظ
۱) زلف بر باد مده
۲) ناز بنیاد مکن
۳) می‌مخور با همه کس
۴) زلف را حلقه مکن
۵) طره را تاب نده
۶) یار بیگانه مشو
۷) غم اغیار مخور
۸) شمع هر جمع مشو
۹) یاد هر قوم مکن
۱۰) شهره شهر مشو...❤️❤️❤️

ناامیدم مکن از سابقه‌ی لطف ازل

ناامیدم مکن از سابقه‌ی لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟!!

#حافظ

به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت

به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت
که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی ...

اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش

شکنج زلف پریشان به دست باد مده
مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش


گرت هواست که با خضر همنشین باشی
نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش

زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست
بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش

طریق خدمت و آیین بندگی کردن
خدای را که رها کن به ما و سلطان باش


دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار
وز آن که با دل ما کرده‌ای پشیمان باش

تو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش

کمال دلبری و حسن در نظربازیست
به شیوه نظر از نادران دوران باش


خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
تو را که گفت که در روی خوب حیران باش


حافظ

الا ای همنشین دل

الا ای همنشین دل
که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم
که بی یاد تو بنشینم...

دیدی ای دِل

دیدی ای دِل
که غمِ عشق
دِگربار چه کرد؟!

چون بشد دِلبرُ و با یارِ وفادار چه کرد؟!

-------------------_ حافظ

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

حافظ

چون بشد دلبر وبا یار وفادار چه کرد

چون بشد دلبر وبا یار وفادار چه کرد
اه از ان نرگس جادو که چه بازی انگیخت
وای از ان مست که با مردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار
طالع بی شفقت بین که درین کار چه کرد
برقی از منزی لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقیا جام میم ده که نگارنده غیب
تیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
انکه بر نقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
برق عشق اتش غم در دل حافظ زد وسوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد

حافظ