یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو این بیداد پهناور

تو این بیداد پهناور
تو این شبراهه سرتاسر
نه یک دست و نه یک آغوش
نه یک سنگ و نه یک سنگر
پناهی نیست جز آواز
رفیقی نیست جز دیوار
کجایی ای چراغ عشق

منو از سایه ها بردار
مث پروانه ای در مشت
چه آسون میشه ما رو کشت

ایرج جنتى عطایى

درختِ پیر تن من،

درختِ پیر تن من،
دوباره سبز می‌شود
که زخم هر شکست من،
حضورِ یک جوانه شد
وای که در حضور شب،
در بزم سوت و کور شب
شب‌کورِ وحشت تو را،
قلب من آشیانه شد
...
درخت پیر تن من، دوباره سبز می‌شود
هر چه تبر زدی مرا، زخم نشد، جوانه شد

ایرج جنتی عطایی

امروز چه دلتنگم

امروز چه دلتنگم ، امروز چـــه دلتــــنگم
مثلِ من که مثلِ من، گُم ترانه، کمرنگم
مثلِ من که مثلِ من، گُم ترانه،کمرنگم
امروز چه دلتنگم، خاکستری ام انگار

هم خاطره یِ زنبق، یک لحظه پس از رگبار
امروز چه دلتنگم
از جنس تکاپویِ مصنوعیه فواره
بر حاشیه ی تکرار
امروز چه دلتنگم
مبهوت و کبود و گَس
بر حضور مجروحم ، چه فاخته ، چه کرکس
چه سرخِ خیابان و چه قهوه ایِ کوچه
شکله سایه ی ابرم ، بودنی سیاه و بس
امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
بر مَرکبِ چوبینم ، از کوچ نمی مانم
هم ساعتِ میدان چه ،بر دایره می رانم
بی حوصله، بی رویا ، دریاچه ی اندوهم
تدفینِ جرگه و جنگل ، سوگواریه کوهم
آه ، ای منِ جان خسته
عصیانِ فروخُفته
انفجاره پنهان و افسانه ی ناگفته
امروز که دلتنگم ، ناگهانه طغیان کن
شهرِ بُهت و بُهتان را به حادثه مهمان کن
امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
مثلِ من که مثلِ من ، گُم ترانه ، کمرنگم
--
ایرج جنتی عطایی

قصه ی ،مـ♡ـن و غم تــو & قصه ی ، گل و تگرگه
ترس بی تــو، زنده بودن & ترس لحظه های مرگه
ای برای با تــو بودن & باید از بودن گذشتن
سر به بیداری گرفته & ذهن خواب الوده ی مـ♡ـن
همیشه میون قاب & خالی درهای بسته
طرح اندام قشنگت & پاک و رویایی نشسته
کاش می شد چشام ببینن & طرح اندام تــو داره
زنده می شه جون می گیره & پا توی اتاق می ذاره
کاش می شد صدای پاهات & بپیچه تو گوش دالون
طرف دالون بگرده & سر افتاب گردونامون
کاش می شددوباره باغچه & پرگلهای تــو باشه
غنچه ی سفید مریم & با نوازش تــو واشه
کاش می شد اما نمی شه & نمی شه نمیشه بیای دوباره
نمی شه دستات تو گلدون & گل های مریم بذاره
کاش میشد اما نمیشه & این مرام روزگاره
رفتنت همیشگی بود & دیگه برگشتن ندارهϻ


ایرج جنتی عطایی

شعله زد عشق و من از نو نو شدم

شعله زد عشق و من از نو
نو شدم
پر شدم از عشق تو
مملو شدم...

چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب...

چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب...
چه امیدی به این ساحل؟ خوشا فریاد زیر آب...

#ایرج_جنّتی.عطایی

قصه ی تلخ جدایی

دیدی ای غمگین تر از من
بعد از آن دیر آشنایی
آمدی خواندی برایم
قصه ی تلخ جدایی
مانده ام سر در گریبان
بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من
یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت
در خزان سینه افسرد
اکنون نشسته در نگاهم
تصویر پر غرور چشمت
یک دم نمی رود از یادم
چشمه های پر نور چشمت
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد .....

"ایرج جنتی عطایی"