ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نگاهم به همان بود
دستم زیر چانه افتاد
و انگشت به دهن
آسمان رنگش آبی آبی و
هنوز بی ترنج ،
امروز زوتر از فراخ ظهر بیدار بودم ،
خورشید به کلاله ی آسمان رسیده بود ،
شاید من به طرف او میرفتم
اورا ظهر میدیدم
،ساغری چشمانم
یه نگاهای آخری را می پیمانه
برای زل زدنی گستاخانه ،
من به راستی یا به دروغ و فرومانده از سرکشی
به هیچ ....
امین دارابی