یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

فریاد میزدم

فریاد میزدم
به شنیداری که کر شده بود
نگاه میکردم
به چشمانی که کور شده بود
نوازش میکردم
به آغوشی را که ارزو شده بود
باران میدادم.. به خاکی که دران مرده خاک شده بود


آنیتا رستم پور

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله چهارشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1403 ساعت 11:41 http://golneveshteshgh.blogsky.com

باران
صدای نوازش
آسمان است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد