یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من تو را می خواستم باور بکن..اما نشد

من تو را می خواستم باور بکن..اما نشد
من دلم مجنون شد اما تو دلت لیلا نشد

بی خبر یک روز رفتی..روزگارم غصه شد
از تو پیغامی نیامد..جشن ما برپا نشد

رفتی و بعد از تو دیگر اشتیاقم کور شد
بخت من از بی کسی خوابید و دیگر پا نشد

حسرت روی تو دیدن شد به ما دیدار ماه
گریه هایم هم حریف این دل شیدا نشد

پای عشقت ماندم و دیوانگی کردم ولی
بعد تو دیوانگی هم مثل سابق ها نشد

بی تو افتاد از سرم آن شور و شوق زندگی
من ولی عاشق نباشم لحظه ای ...حاشا نشد

هر چه کردم عاشق یک آدم دیگر شوم
مثل تو اما کسی دیگر به من پیدا نشد

بعد تو دیگر نیامد خنده ای بر روی لب
هیچ کس در قلب من مانند تو زیبا نشد


سعید غمخوار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد