یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

کجایی ای معنای حیات دلم پیر شد

کجایی ای معنای حیات دلم پیر شد
نبودی از زندگانی و عشق هم سیر شد
آن پروانه که هر دم بر گلی می نشست
چون روزگارش با تو بگذشت دلش اسیر شد

غرق تنعم در کثرت گل به بستان
ز فقدانت در روضه ی رضوان فقیر شد
می فروخت نور فلق به سرخی شفق
چونکه در حصر زمان بسته به زنجیر شد
دل آشوبه ی مدام در جامش می دادند
نسپرده سر ساکن به سرای تقدیر شد
دانست ز کجا آمد و به کجا رود
به عصیان آدمی عاقبت تفسیر شد

تورج امیری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد