یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

امـروز می خـواهـم مـیان عقـل و احسـاسـم

امـروز می خـواهـم مـیان عقـل و احسـاسـم کمی عاقلتـر شـوم
میخـواهـم تـو را و خـاطراتـت را دوبـاره مـرور کنـم
و دور احسـاسات اشتبـاهـم را قلمی قـرمـز بکشـم
از تـو گـریختنو، نبودنو جـدا شـدن از رویـایـت..
شـاید خیـالیسـت واهـی
ولی میخواهـم دلـم را کمی ادب کنـم...
به دنبـال سایهء درختیـم که باد نـوازشـم دهـد
و بـوی خـوش گلهـا آرامم کند
کتـاب عاشقـی دلـم را میخـواهم ببنـدم و یاد و خـاطراتت را رهسپار آب زلالی کنم
که بـرایم گلالـودش کـردی
میخـواهم نفـس کشیـدن را
بـدون تـــو تجـربه کنـم..


رونا فرخ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد