یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

می زنم ساز،

می زنم ساز،
آوازی از اندوه ناز
می کشاند سوی خود
این رقص بی مقدار باز
تا نخواهی نشنوی تا ننگری
دل نسپری...
رخت خود مردم پی غوغای مردم نسپری
ای پریزاد پری تا درخیالت گم شوم
همدم دیگر شوی در خود خیال بد کنی
این جهان آواز می خواند
بسان شهریار،همدم آی پارچاسی همراه
یک نغمه نگار...
تا نخواهد دل ترانه همرهت آواز نیست
این جهان را پر کن ازپرواز بی عصیان یار...

مهتاب آقازاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد