یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مرا بهانه کن ای آفتاب زیبایی

مرا بهانه کن  ای آفتاب زیبایی
که بی بهانه تو را عاشقانه می خواهم

برای چهره سرخت بهانه می گیرم
انار باغ تو را دانه دانه می خواهم

فدای سنبل مستت که دست باد افتاد
حضور دست تو را روی شانه می خواهم

حریم امن دلم را دوباره برپاکن
به شاخسار غرورتو لانه می خواهم

میان شک و یقین گم شدم مرا دریاب
از آستان نگاهت نشانه می خواهم

غریق موج بلایم که از خزانه غیب
غروب ساحل سبز کرانه می خواهم

کبوترانه به شوق تو مانده ام عمری
به بام خانه ی تو، اشیانه می خواهم


علی معصومی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد