یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چشم بر آسمان داردباغبان نان ز باران میخورد

چشم بر آسمان داردباغبان نان ز باران میخورد
دستی بر شخم ودعا غصه بر زمین وبیابان میخورد
مادر هر روز چاشت پدر را پیچیده در بقچه ای
بهر کشاورز لقمه ای نان وپنیر آورده جوش مهمان میخورد
گاومان هم با حس خود داند بارانی نیست
گوشه ای کز کرده انگار آدامس خروسان میخورد
بالداران بر شاخه های خشک بر گریزان خزان
در پی دانه ای هر جا جولان میخورد
گر که بارانی نبارد بر زمین کاشتۀ تشنه مان
بذر های گندم وجو را موران ومرغان میخورد

عبدالمجید پرهیز کار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد