یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

گذر کردم ، گذر شد ره گُذر رفت

گذر کردم ، گذر شد ره گُذر رفت
گهی آسان گهی فَرّار گهی سخت
نشد دَرکم گذرها ماندنی نیست
گذر باید گذر کرد بی خطر رفت
خطر ها در کمین اَند رَه گُذرها
حذرها لازمیم جَستن رهِ سخت
کمینان در کیمینگاهان کمین اَند
درایت بر گزین آنگه نشین تخت
سَوار آسوده باشد بی خطر نیست
سَواری بر سواران کی دهد تخت
گرفتار گشتی طوفان چاره بایَد
پناهگاهی نیازیم  روزِ سرسخت
یقیناً نانجیب است چرخِ گَردون
بگردان تا نگردی گردِ دون بَخت
هزاران کردی طاعت خواستهِ نَفس
چه گرداند عایدت فکری نما بخت
تَوَهم ها یقین ، اُم الفسادند
خیالیست با خیالان تکیه بر تخت
گذر کردید عزیزان روزی این کو
نمائید یادی از حافظ ، سَفر رفت


حافظ کریمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد