یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مهرت نشسته در دلم از دل جدا نمی شود

مهرت نشسته در دلم از دل جدا نمی شود
دل در وفای عشق آن دلبر رها نمی شود

ای ماه من فقط تویی با درد این دل آشنا
این درد لا علاج من دانی شفا نمی شود

رفتی کجا تو بی وفا آزرده ام زهجرتو
اندر فراقت ای گلم دل بی بلا نمی شود


سحرم نموده ای گلم با عشوه هایی دلنشین
پژه مرده ام چو بلبلی دل با صفا نمی شود

نازت به جان خریده ام یکدم بیا تو دربرم
این زندگی برای من بی تو بقا نمی شود

بیچاره گشته ام چنین آزرده حالم کرده ای
خون می چکد زدل همی بی تو رضا نمی شود

باشد نسیم هر زمان در فکر آن دلداده اش
دل تا ابد زدلبرم هرگز سوا نمی شود

شهربانو ذاکری دانا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد