یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

پلک وا کن حضرت دریا مدارا می کنی؟

پلک وا کن حضرت دریا مدارا می کنی؟
ماهیان تشنه را غرق تمنّا می کنی؟

ماهرو عکس رخت افتاده در چشم ترم
مات تصویر که ای از خویش پروا می کنی؟

قبله ات رو به خدای کعبه بود امّا شبی
سجده ی شکری به سوی قبله ی ما می کنی

جمع کن اینجا بساط عشق جایش جور نیست
سد معبر کرده ای، راه مرا وا می کنی؟

جنگ جنگ عشق باشد، حرف حرف دلبری
قامتِ عشق مرا را با رفتنت تا می کنی...

ای قلم بنویس ترک روی او کار تو نیست
شاعر بیچاره را هر بار رسوا می کنی


معصومه بیرانوند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد